سیستم بازار آزاد(سازوکار کدامایی آزاد)(نظام اقتصادی بازار آزاد)

تبلیغات

درباره ما

    به وبلاگ من خوش آمدید

لینک دوستان

امکانات جانبی

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 31
    کل نظرات کل نظرات : 0
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 0

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 6
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 0
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 1
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 0
    آي پي امروز آي پي امروز : 2
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 0
    بازدید هفته بازدید هفته : 6
    بازدید ماه بازدید ماه : 397
    بازدید سال بازدید سال : 1101
    بازدید کلی بازدید کلی : 62369

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 18.226.181.45
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

خبرنامه

    لطفا به ما بپیوندید



آخرین نطرات

دادوستد باعث به وجود آمدن تخصص می شود .

به نام دانای بزرگ پاک

پیش از این گفته شد که ما ( انسان ها ) چاره ای جز دادوستد با همدیگر نداریم . دادوستد و یا همان بده و بستان ، کار هر روزه ماست . ما نمی توانیم هم خیار بکاریم و هم لاستیک خودروی خودمان را تولید کنیم ، هم برای مسافرت خودمان هواپیما درست کنیم . هم کفش خودمان را بسازیم و ..... . و به ناچار بایستی در تولید یکی از این کالاها و خدمات مشارکت کنیم و در کار خودمان تخصص پیدا کنیم . برای مثال ، برای تولید لاستیک خودرو به هزاران نوع تخصص و دانش فنی مربوطه نیاز است که ما می توانیم تنها در یکی از این تخصص ها  وارد شده و دانش و مهارت مربوطه را به دست آوریم . مثلا کسی ممکن است فقط یک کار ویژه ( تخصص )  مانند بازاریابی یا آزمایشگاه یا حمل بار یا  گرمایش محیط کار و غیره را در فرایند تولید لاستیک خودرو  به عهده گیرد. به سخنی دیگر تنها برای تولید لاستیک خودرو ، به هزاران کار ویژه ( تخصص ) نیاز است که هر یک از این ویژه کاری بر عهده یک یا چند نفر می باشد . حال در نظر بگیریم که در جهان  میلیاردها قلم کالا  و خدمات تولید می شود . تخصص برنامه نویسی رایانه ای و تخصص طراحی بال هواپیما و تخصص طراحی توربین بادی و میلیون ها تخصص دیگر  وجود دارد که هیچ کس نمی تواند ادعا کند که حتا در یکی از این تخصص ها به دانش کامل دست یافته است . روشن است که با بده و بستان  است که این تخصص ها به وجود آمده است . 


تاریخ ارسال پست: جمعه 2 ارديبهشت 1395 ساعت: 23:50
می پسندم نمی پسندم

تحریم خوب نیست

ای همه هستی ز تو پیدا شده

با نگرش به نوشته های پیشین در این تارنوشت ، انسان ها چاره ای جز دادو ستد با همدیگر ندارند و هر چه دامنه و گستره  دادوستد بیشتر باشد منافع و سود بیشتری برای مردم به وجود می آید . با این مقدمه می توان این گونه فهمید که، تحریم اقتصادی یا همان حرام کردن و ناروا شمردن دادو ستد ، برای کسانی که تحریم بر روی آنها اجرا شده بایستی پیامدهای ناگواری داشته باشد . البته در کوتاه مدت ، ممکن است برای برخی از مردم ، منافع کوتاه مدت هنگفتی هم داشته باشد . ولی با توجه به این که پیکر یک جامعه همانند پیکر یک انسان است اگر کسی بهترین قلب و مغز را داشته باشد ولی ویروس اچ آی وی (HIV ) به بدن این فرد وارد شده باشد ناگزیر روزی از پای در خواهد آمد و خواهد مُرد . اختلال در شبکه دادو ستد در یک جامعه  کمتر از ویروس ایدز نیست . این اختلال ،باعث کاهش کارایی و در نهایت میرایی یک جامعه خواهد شد . برای بهبود اقتصادی، بایستی هر مانعی که باعث به وجود آمدن ناکارایی در دادو ستد می گردد شناسایی و در جهت رفع این موانع کوشید. 


تاریخ ارسال پست: پنج شنبه 2 ارديبهشت 1395 ساعت: 1:46
می پسندم نمی پسندم

]چرا مردم دادو ستد می کنند.

به نام فروزنده ی هور

اگر کسی بخواهد بدون دادو ستد با دیگران زندگی کند،بایستی همه ی نیازهای خودش را خودش به تنهایی برآورده کند. برای نمونه فرآیند تهیه ی نان را در نظر بگیرید . چنین فردی ، بایستی همه ی کارهایی را که به تهیه ی نان می انجامد خودش ( منظور خانواده ی خودش ) به تنهایی انجام دهد . برای کاشت گندم بایستی زمین را شخم بزند. او برای این که زمین را شخم بزند باید بطو مثال از گاوآهن استفاده کند که در ساخت آن از آهن استفاده شده است و در نتیجه او بایستی ذوب آهن و  آهنگری را بداندو .....  . حال فرض کنیم گندم آماده است .  فرد مورد نظر بایستی دانش و توانایی آرد کردن گندم را داشته باشد . او بایستی خودش سنگ آسیاب را از معدن سنگ جدا کرده و آنرا به شکل مناسبی تراش دهدو .... . حال فرض کنیم گندم  به آرد تبدیل شده و آماده است . او بایستی در ظرفی فلزی و یا چوبی و یا سنگی و ... خمیرگیری کند که ساخت هر کدام از این ظروف خارج از توان یک خانوار می باشد . چکیده سخن این که هیچ گاه یک خانوار به تنهایی نمی تواند حتا نان خود را تهیه کند و شکم خود را سیر کند . تنها راه این که یک خانوار خودکفا باشد و نیازی به دادو ستد نداشته باشد این است که به شکار با ابزار طبیعی مانند سنگ تیز و... بپردازد و در غار زندگی کند و شاید از پوست جانوران  هم برای خودش تن پوشی بسازد. به سخنی دیگر همه مردم ناگزیر به فروش مازاد کالاهای تولید شده ی خودشان و خرید از مازاد کالاهای تولید شده ی دیگران در بازار هستند . حال در نظر بگیرید که در بازار های کنونی جهان ، چندین میلیارد قلم کالا تولید می شود . بسیار روشن است که در جهان کنونی حتا هیچ کشوری (حتا با جمعیت میلیاردی مانند چین و هند ) نمی تواند بدون دادوستد با دیگر کشورها به زندگی کدامایی ( اقتصادی ) خود در سطح کنونی ادامه دهد.  


تاریخ ارسال پست: شنبه 21 فروردين 1395 ساعت: 20:12
می پسندم نمی پسندم

هنگامی که ما به خودمان کمک نمی کنیم چگونه چشمداشت کمک از دیگران داریم .

 تها یاری دهنده اوست

خداوند همه حیوانات را به گونه ای آفریده که نمی توانند به تنهایی زندگی کنند . هر گونه ای از حیوانات برای ادامه نسل خود در چرخه زندگی نیاز به دیگر حیوانات هم نوع خود دارد . این قاعده شامل انسان هم می شود . انسان هم نمی تواند بدون کمک دیگر هم نوعان خود ادامه زندگی دهد و ناچار به همکاری با دیگران و زندگی گروهی می باشد . اگر کسی بخواهد بدون کمک دیگران و به تنهایی زندگی کند از چرخه زندگی بیرون می پرد و نابود می شود . کسانی که دانش انجام کار گروهی و زندگی گروهی و همکاری و مشارکت و رقابت و هر نوع فعالیت گروهی را می شناسند بهتر می توانند با دیگران به تعامل بپردازد و با این کار به خودشان کمک کنند.کسی که اهمیت همکاری و منافع آنرا نداند نمی تواند به خودش کمک کند و از کمک دیگران هم بی بهره می ماند.


تاریخ ارسال پست: پنج شنبه 12 فروردين 1395 ساعت: 11:57
می پسندم نمی پسندم

ادامه پول چیست ؟ 2

به نام یکتای بی همتا

پس ازاین که پول کاغذی ( اعتباری) به وجود آمد ،اعتبار آن به سکه های طلای موجود در بانک بود و بانک ها ی مرکزی در هر کشور، موظف بودند به اندازه ی مبلغ مجموع اسکناس های در دست مردم ، سکه های طلا به عنوان پشتوانه ی پول کاغذی داشته باشند. در آن هنگام ، چاپ پول جدید به میزان سکه های جدید(یا شمش های طلای هم ارز آن) صورت می گرفت و دولت ها نمی توانستند به چاپ اسکناس بدون پشتوانه اقدام کنند. تا این که با گسترش کدامایی ( اقتصاد ) وافزایش میزان دادوستد در بازارها ، نیاز به پول بیشتر برای پاسخگویی به حجم بالای دادوستد به شدت احساس شد و وابسته کردن چاپ پول جدید به طلای جدید مانعی بزرگ برای بهبود کدامایی بود و به ناچار این وابستگی نتوانست ادامه یابد که در نهایت این وابستگی گسسته شد. پس از آن ، برای چاپ پول جدید هیچ مانعی وجود نداشت و پول بدون پشتوانه طلا مورد پذیرش مردم قرار گرفت و پول کاغذی که پیش از این اعتبارش را از ذخایر طلای بانک مرکزی می گرفت ،اعتبارش به حمایت دولت و سیاست های دولت وابسته گردید . پس از این دولت ها با سیاست هایی که در پیش می گرفتند پول کاغذی را به میزان دلخواه خود چاپ می کردند و به همین دلیل دولت هایی که درک درستی از پول نداشتند (و ندارند )، با چاپ پول بیشتر و افزایش حجم نقدینگی در جامعه ، باعث به وجود آمدن ابرتورم  می گشتند (می گردند). برای نمونه دولت زیمبابوه در سال 2009 میلادی تورم سالانه بیش از 231 میلیون درصدی  داشته است .  گفتنی است که در سال 1980 میلادی یک دلار زیمبابوه با حدود یک و نیم دلار آمریکا برابربوده است که در سال 2009 با سیاست های نابخردانه ی دولت زیمبابوه پول ملی آن کشور از اعتبار افتاد و تعلیق شد .نمونه ی دیگر ، کشور ونزوئلا می باشد که با سیاست های عوام فریبانه و سوسیالیستی ،  تورم بیش از 150 درصدی را  در سال 2015 میلادی تجربه کرد . از سوی دیگردولت هایی هستند که با اندیشه درست ، بانک مرکزی را از سیاست های دولت جدا کرده اند و سیاست های چاپ پول وکنترل حجم نقدینگی را به کارشناسان زبده و مستقل این بانک سپرده اند که نتیجه ی آن تورم سالانه  نزدیک به صفر بوده است و رونق و رفاه را برای مردمان خود به ارمغان آورده است مانند  آلمان و ژاپن و بسیاری از کشورهای دیگر. 

 


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 11 اسفند 1394 ساعت: 22:23
می پسندم نمی پسندم

اقتصاد علم انتخاب است .

به نام آفریننده شب و روز

همه ما در هر شبانه روز، درحال تصمیم گیری و درنهایت انتخاب کردن هستیم. برای نمونه : ساعت چند از خواب بیدار شویم ؟ صبحانه چه چیزی بخوریم ؟ برای رفتن به سر فعالیت روزانه از چه وسیله ترابری ای استفاده کنیم ؟ ناهارچه چیزی بخوریم ؟ آیا خودرو بخریم یا نه ؟ چه خودرویی بخریم ؟ حتا برای قدم زدن هم ، دست به انتخاب می زنیم و بین مسیرهای موجود ، یکی را انتخاب می کنیم . ما در هر لحظه در حال انتخاب کردن و اجرای گزینه مناسب برای خودمان هستیم . برای مثال، پیش از ورود خودروهای خارجی به کشور ، مردم ناچا بودند بین خودروهای ساخت شرکت های انحصارگر داخلی که در اختیار دولت بودند و قیمت های گزاف وکیفیت بسیار پایینی هم داشتند وخودروهای خارجی دست دوم و فرسوده ، یکی را انتخاب کنند. برخی هم گزینه " نخریدن خودرو " را انتخاب می کردند. کسانی که در آن شرایط ، خودرو نو داخلی را برای خرید انتخاب کردند با این تصمیم خود ،به خودروساز داخلی کمک کردند که حدود چهار دهه به تولید همان خودروی بی کیفیت ادامه دهد و حالا پس از طی شدن چهار دهه ، انگشت به دهان ، خودروهای کره ای ( هیوندای ، کیا ، دِوو ، ....) و چینی ( جَک ، ام وی ام ، لیفان ، ...) و ژاپنی ( هوندا ، نیسان ، تویوتا ، مزدا ، میتسوبیشی ، سوزوکی ، ایسوزو  و .... ) و آلمانی ( فولکس واگن ، بنز ، آئودی ، بی ام و ، پورشه  و .... ) و ایتالیایی( لامبورگینی ، مازراتی و ....) و .... را در خیابان های کشور خود در کنار خودروهای داخلی، شاهد باشند. به هر حال در شرایطی که نتوان انتخاب کرد رقابت وجود ندارد. مثلا در سربازخانه ها ، رقابتی برای اتخاب تختخواب وجود ندارد زیرا همه تختخواب ها یک شکل و یکدست و یکرنگ هستند. یا در محیط کارمندی ، رقابتی برای انجام بیشتر و بهتر کارها وجود ندارد زیرا مبنای پرداخت حقوق ، کارایی کارکنان نیست . در هر اقتصادی که انحصار حاکم باشد و این انحصار هم در دست دولت باشد رقابت در پایین ترین حد خودش قرار دارد و قدرت انتخاب از انتخاب کنندگان گرفته می شود .برای پویایی و نشاط و نو آوری و اختراع و بهبود همیشگی ، بایستی انحصارها و به ویژه از نوع دولتی آن برداشته شود و شرایط رقابتی به وجود آید . 

 


تاریخ ارسال پست: یک شنبه 1 اسفند 1394 ساعت: 23:39
می پسندم نمی پسندم

ادامه پول چیست ؟

به نام او

پس از پیدایش پول فلزی (سکه طلا و نقره) در زندگی مردمان بهبود بسیاری به وجود آمد . ولی داد و ستد همچنان با سختی هایی همراه بود . بطور مثال اگر بازرگانی کالاهایی را به شهرهای دور می برد و می فروخت و به جای آن سکه های طلا و یا نقره می گرفت ،ممکن بود که این سکه ها در بین راه توسط راهزنان دزدیده شود و بازرگان همه دارایی خود را از دست بدهد . برای این که چنین رخدادی پیش نیاید در شهرهای بزرگ بازرگانانی که دارای اعتبار بودند،سکه های بازرگانان از شهرهای دیگر را می گرفتند و به جای آن رسیدی می دادند و آن رسید را بازرگانان در شهرخودشان نزد بازرگان مورد اعتماد بازرگان یاد شده تحویل می دادند و به جای آن سکه دریافت می کردند و به این  روش برات و چک در ایران قدیم به وجود آمد وبه این روش تجارت بدون جابجا کردن سکه های طلا و نقره انجام می گرفت . پس از به وجود آمدن چک و برات ، صرافی ها و بانک ها با دریافت سکه ها ی مردم به آنان رسید می دادند ،که در گذر زمان این رسیدها در بین مردم دست به دست گشت و مورد پذیرش مردم قرار گرفت . در گذر زمان این رسیدها به شکل یکسان - که همان پول کاغذی یا اعتباری باشد - به وجود آمد . به سخنی دیگر، در آغاز پیدایش پول کاغذی، پول کاغذی سند بستانکاری دارنده آن از بانک بود . درآغاز کار، بانکداران متوجه شدند که همه مردم به یکباره برای دریافت سکه های خود به بانک مراجعه نمی کنند وهمواره مقداری از سکه ها بدون هیچ استفاده ای در بانک می مانَد . بانکداران برای این که از این سکه ها استفاده کنند  این سکه ها را به کسانی که نیاز به این سکه ها داشتند با دریافت سند مورد اعتماد ، وام می دادند و چنین شد که بانکداران به ایجاد و گسترش پول کاغذی پرداختند .

ادامه دارد


تاریخ ارسال پست: پنج شنبه 22 بهمن 1394 ساعت: 23:14
می پسندم نمی پسندم

ادامه پول چیست ؟

این امانت چند روزی پیش ماست

پس از اختراع پول فلزی ( مانند سکه طلا و نقره ) امکان پس انداز به وجود آمد. از آن روز، مردم توانستند تولیدات اضافه بر مصرف خود را در بازار محلی به فروش برسانند و به جای آن سکه هایی از طلا یا نقره را در پستوی خانه خود نگهداری کنند بدون این که این سکه ها فاسد شوند و یا  از بین بروند. زان پس ، قیمت گذاری کالاها و خدمات آسوده شد و مردم دیگر ناچار نبودند به صورت پایاپای به دادوستد بپردازند . قیمت مرغ و تخم مرغ و گاو و خانه ،عدس و نخود و ... با سکه های فلزی سنجیده می شد و برای مردم روشن بود که یک مرغ چند سکه نقره می ارزد و یک گاو چند سکه  طلا می ارزد و خدمات آرایشگر محل در یک سال با یستی چند سکه باشد .البته پیش از این که داریوش بزرگ پادشاه ایران در زمان هخامنشیان سکه های نقره و طلا را استاندارد کند ، پول های فلزی یکسان و یک شکل نبودند و مورد پذیرش همه مردم قرار نمی گرفتند ولی پس از آن که داریوش بزرگ سکه ی طلای استاندارد( زَریک یا دریک ) و سکه نقره استاندارد( شِکِل یا سیگلو ) را ضرب کرد سکه های فلزی مورد پذیرش همه مردم ایران و حتا دیگر کشورهای جهان قرار گرفت و با این کار زندگی مردم بهبود چشمگیری پیدا کرد و باعث به وجود آمدن شهرها و شاهراه ها و بهبود دادوستد و بازرگانی بین مردم  دور و نزدیک گردید و باعث شد بناهایی به شکوه پارسه شهر( تخت جمشید ) با معیارهای اخلاقی و انسانی ساخته شوند .

با نگرش به مطالب گفته شده در بالا ، پول دارای سه ویژگی بارز می باشد که عبارتند از : 1- وسیله ای برای دادوستد است . 2  - وسیله ای برای سنجش قیمت کالاها و خدمات می باشد . 3- وسیله ای برای پس انداز است ( ذخیره ارزش )

ادامه دارد

 

 


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 13 بهمن 1394 ساعت: 23:30
می پسندم نمی پسندم

پول چیست ؟

در حقیقت مالک اصلی خداست

" ای کاش پولدار بودم " . " ای کاش پدرم پولدار بود " . " پول سوار است و ما پیاده " .  " خدا عمر با عزت و جیب پر پول به شما بدهد " . " فلانی آدم بی چاره ای است ، پول ندارد ." " فلانی دست چپش را از دست راستش  تشخیص نمی دهد ولی پول پارو می کند". " پول ، پول می آورد " . " پول نیست وگرنه من هم عقلم می رسد " . " پول چرک دست است " . جمله هایی از این دست در مورد پول را همه  ما احتمالا شنیده ایم . ولی به راستی پول چیست ؟ و از چه زمانی وارد زندگی مردم شده است ؟ آیا بدون پول هم می شود زندگی کرد ؟ آیا آنچنان که مخالفان بازار آزاد می گویند می توان پول را از چرخه زندگی مردم بیرون کرد؟

برای روشن شدن این که پول چیست، نخست به شرح زندگی مردمانی که پیش از پیدایش پول زندگی می کرده اند می پردازیم . پیش از پیدایش پول به شکل استاندارد سکه طلا و نقره ، مردم ناچار بودند بیشتر نیازهای خودشان را خودشان برآورده کنند و در مواردی که نیاز به کالای دیگری داشتند که خودشان نمی توانستند تولید کنند به صورت پایاپای داد وستد می کردند . مثلا گندم میدادند و از خدمات آرایشگر بهره مند می شدند. یا برای خوردن ناهار و شام یک روز، یک روز را کار می کردند. یا به ازای چند روز کار برای خیاط ، خیاط محل برای آنها لباس می دوخت . برخی مواقع از یک کالای کمیاب مانند نمک به عنوان  وسیله دادوستد استفاده می شد. مثلا می گفتند قیمت یک مرغ یک تخم مرغ نمک و قیمت یک بز بیست تخم مرغ نمک و یا قیمت یک من گندم سه تخم مرغ نمک . یا در برخی جاها گندم به عنوان وسیله داد وستد بکار می رفت . یکی از مهمترین مشکلات در آن زمان این بود که نمی شد پس انداز کرد زیرا کالاهایی مانند نمک ، گندم و جو که نقش پول را بازی می کردند در دراز مدت قابل نگهداری نبود. و به همین علت سطح زندگی مردم نزدیک به هم بود . زندگی مردم پیش از اختراع پول استاندارد ، در سطح بسیار پایینی قرار داشت. زیرا تولید عموما به نیروی کار وابسته بود و کسی که توان کار کردن نداشت در وضعیت فلاکت باری می زیست.همه ی توان مردم صرف تولید نیازهای اولیه مانند خوراک و پوشاک و سرپناه می شد . مردم حتا نمی توانستند شکم خود و خانواده خود را سیر کنند و با آمدن یک بیماری همه گیر مانند وبا ، تعداد بسیاری از مردم به علت ضعف بدنی می مردند . به همین علت جمعیت فزونی پیدا نمی کرد. با این که فرزندآوری بطور طبیعی انجام می شدو نرخ باروری بسیار بالا بود  ولی اندک بچه ای جان سالم بدر میبرد و به جوانی می رسید . در آن شرایط عموما تولید هر خانواده بیش از نیاز خانواده نبود و داد وستد کالاها در سطح اندکی بود و به علت این که بیشتر مردم همواره در حال تلاش برای رفع نیازهای اولیه خود بودند آموختن دانش برای اندکی از مردم ممکن بود و عامه مردم بی سواد بودند و به علت بی سوادی عامه مردم ، گسترش دانش و اختراع و نوآوری به ندرت انجام می گرفت و پس از گذشت هزاران سال، بهبود چندانی در رفاه مردم صورت نمی گرفت تا این که پول استاندارد از جنس طلا و نقره به وجود آمد .

ادامه دارد

 

 


تاریخ ارسال پست: سه شنبه 13 بهمن 1394 ساعت: 1:4
می پسندم نمی پسندم

ادامه همه چیز را همگان دانند

به من بیاموز ای مهربان ترین

پیشتر گفته شد که دانش در بین همگان پراکنده است .این حقیقت پایه و اساس سیستم بازار آزاد را تشکیل می دهد . با توجه به این حقیقت است که دیگر نمی توان پذیرفت که تعداد اندکی از افراد یک جامعه ( کارمندان دولت ) با دانش اندکی که در اختیار دارند، برای مردم تصمیم گیری کنند . مثلاّ برای میلیون ها قلم کالا و خدمات قیمت تعیین کنند. یا به جای مردم تصمیم بگیرند که چه کالاهایی را تولید کنند و  از هر کالا چه مقدار تولید کنندو یا چه کسانی و به چه مقدار از هر کالا مصرف کند . یا مردم چه اختراعات و نوآوری هایی را انجام دهند و یا در چه خانه هایی زندگی کنند یا چه خوراکی هایی را مصرف کنند . رنگ پوشاک ( لباس ) مورد استفاده هر کس چگونه باشد و میلیون ها تصمیم ریز و درشت دیگر که هر یک از ما همه روزه با آن سر و کار داریم . . بدیهی است که دولت نمی تواند نیازها و خواسته های مردم را درک کند و به جای آنها تصمیم گیری کند . به سخنی دیگر ، هنگامی که دولت در امور زندگی مردم دخالت می کند و به جای آنها تصمیم می گیرد باعث می شود نیازها و خواسته های مردم برآورده نشود و از دانش مردم برای بهبود زندگی  مردم استفاده نشود و در نتیجه از امکانات و داشته های موجود استفاده بهینه صورت نگیرد و مردم نتوانند استعدادهای خدادادی  خود را شکوفا کنند و در نتیجه فقیر و تنگدست خواهند شد .   

 

 


تاریخ ارسال پست: جمعه 9 بهمن 1394 ساعت: 23:14
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 4